معنی ناخوشایند بودن

حل جدول

ناخوشایند بودن

اکراه


ناخوشایند

ناگوار

ثقیل، ناپسند، ناگوار، نامطبوع، ناهماهنگ، تلخ، نامطلوب

نامطبوع


خوردنی ناخوشایند

کتک

فرهنگ عمید

ناخوشایند

آنچه خوش‌آیند و دلپسند نباشد،

فارسی به انگلیسی

ناخوشایند

Awkward, Bad, Beastly, Disagreeable, Distasteful, Filthy, Forbidding, Gamy, Grating, Harsh, Ill-Favored, Impossible, Invidious, Loud, Ugly, Mean, Nasty, Noxious, Objectionable, Obnoxious, Offensive, Pestilent, Rebarbative, Repellent, Rotten, Seamy, Sour, Undesirable, Ungracious, Unli


بسیار ناخوشایند

Abominable, Ghastly, Shocking

فارسی به عربی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناخوشایند

تلخ، ثقیل، ناپسند، نادلپذیر، ناگوار، نامطبوع، نامطلوب، ناهماهنگ،
(متضاد) خوشایند


بودن

وجود داشتن، هستن،
(متضاد) عدم، نبودن، حاضر بودن،
(متضاد) غایب بودن، درحیات بودن، زنده بودن،
(متضاد) مردن، زندگی کردن، زیستن، اقامت داشتن، سکونت داشتن، وجود، هستی،
(متضاد) عدم، فرا رسیدن، شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

ناخوشایند

(صفت) آنچه که مطبوع نیست نادلپسند نا مقبول مقابل خوشایند.

فارسی به آلمانی

ناخوشایند

Unschicklich, Unziemlich [adjective]

واژه پیشنهادی

ناخوشایند

نفرت انگیز

فرهنگ معین

بودن

وجود داشتن، هستی، حاضر بودن، اقامت داشتن. [خوانش: (دَ) [په.] (مص ل.)]

معادل ابجد

ناخوشایند بودن

1084

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری